واحه ای در این نزدیکی ...!

تالمات و تاملاتی پیرامون فرهنگ و اجتماع به همراه کمی سیاست !

واحه ای در این نزدیکی ...!

تالمات و تاملاتی پیرامون فرهنگ و اجتماع به همراه کمی سیاست !

پیوندهای روزانه

من سرهنگ نیستم !

دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۰ ب.ظ



هفته ی گذشته به بهانه شانزدهم آذر ؛روز دانشجو ، شاهد سلسله اتفاقاتی در دانشگاه ها بودیم که ، توجه همه فعالان دانشجویی را بر انگیخت . اتفاقاتی که بنظر می رسد نقطه ی عطفی بود در دولتی کردن روز دانشجو و مصادره به مطلوب کردن آن ، چرا که در صحن دانشگاه وقایعی بوقوع پیوست که از مسؤلین محترم دولت و شخص رئیس جمهور محترم که شعار " من سرهنگ نیستم " را سر می دادند ، کمی بعید و عجیب بود ! امید است که بتوانیم در بندهایی که در ذیل خواهد آمد ، به تحلیل این وقایع مهم بپردازیم . 


1. به نظر مهم ترین اتفاق در شانزده آذر 93 لغو گسترده ی سخنرانان مراسم های روز دانشجو در تعدادی از دانشگاه ها می باشد . خبرهایی تلخ که از روز شنبه یعنی 15ام در سایت های خبری منتشر می شد و موجب بهت و حیرت فعالان دانشجویی شد !!  خبرهایی که از جنس یأس و ناامیدی بود . یأسی که فقط یک دانشجوی کارکرده در تشکلها می داند که لغو کردن برنامه توسط مسؤلین یعنی چه !!! حسین شریعتمداری ، علیرضا زاکانی ، حمید رسایی ، سید محمود نبویان ، پیام فضلی نژاد ، حجت الاسلام میرتاج الدینی ، همسر شهید علیمحمدی  و ... اشخاصی بودند که به لطف مسؤلین !! از سخنرانی در روز دانشجو محروم شدند .این اتفاقات به قدری شوکه کننده بود که حتی واکنش برخی نمایندگان مجلس و نیز امام جمعه موقت تهران را نیز برانگیخت . 


2 . دومین اتفاق ، که در مراسم روز دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی ایران بوقوع پیوست ، هدیه ی !! جدید دکتر حسن روحانی به منتقدانش بود . رییس جمهور در صحبت هایی بار دیگر بشدت منتقدین خود را مورد خطاب قرار داد و آنان را اقلیت تازه به دوران رسیده خواند . ((. یک عده تازه به دوران رسیده که البته ما به  آنها هم احترام می گذاریم، نمی خواهد اینقدر نسبت به آینده و ارزشهای انقلاب و ارزشهای اسلام دل‌نگران باشند.)) !! البته این اولین باری نبود که جناب رییس جمهور منتقدین را مورد لطف خود قرار می دهد ، چرا که در طی این یکسال و چندماهی که از عمر دولت تدبیر و امید می گذرد بارها منتقدین دولت مورد هجمه قرار گرفته اند . عناوینی ! همچون "بی شناسنامه" ، "بی سواد" ، "عصر حجری" ، "افراطی" ، "بزدل" ، "به جهنم بروید" ، "اقلیت تندرو" ، "از جایی خاص تغذیه می شوند"  و .... ، بخش هایی از جمله های دکتر روحانی خطاب به منتقدین بوده است . در نقد ، تایید و یا نفی این گونه هجمه ها ، صحبت های زیادی شده است و ما در تحریریه هفته نامه دانشجویی صبح قریب صرفا جهت تنویر افکار عمومی بخش کوتاهی از صحبت های شخص رییس جمهور را در مراسم تنفیذ (مرداد ماه 92) می آوریم ؛ (( خدایا به تو پناه می‌برم از استبداد رای و عجله در تصمیم گیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه می‌برم از بستن دهان منتقدان و رقیبان)) !!!


3 . و اما اتفاق آخر که به نظر می رسد تبدیل به کلاف سردر گمی شده است و آن حضور نمایندگان تشکل های دانشجویی در مراسم سخنرانی دولتی ها در دانشگاه ها است . کلافی که به نظر می آید توسط اطرافیان رییس جمهور روحانی پیچیده شده و کسی هم قصد باز کردن آن را ندارد .!! قصه از آنجایی شروع شد که دولت شعار "ما را نقد کنید " می دهد ولی تحمل نقدهای فعالین دانشجویی را ندارد و به لطایف الحیلی ؛ اعم از دعوت نکردن از تشکل های دانشجویی برای ارائه نظراتشان ،گزینشی برخورد کردن با تشکلها و اشتباه گرفتن ارائه نظرات مقابل رییس جمهور با جلسه تریبون آزاد !! واختصاص دادن سه دقیقه وقتِ صحبت !!! ، از رودر رو شدن با تشکل های دانشجویی ابا دارد . نقدهای دانشجویی که شاید برای "آقایان" تلخ باشد ولی حرف دل دانشجویان است و باید دیده شنیده و فهم شود .


در مجموع ؛ همانطور که در بالا به آن اشاره شده شانزدهم آذر امسال نقطه عطفی در دولتی کردن مراسم روز دانشجو بود و  می توان آن را "روز دولت" نامید نه "روز دانشجو" . امید است که دولت بجای محدود کردن  دانشجویان و سنگ اندازی در فعالیت هایشان با شرح صدر بیشتری با فعالان دانشجویی برخورد کند تا دیگر شاهد نگاه های سلیقه ای و کاریکاتوری به جنبش دانشجویی نباشیم .


پ.ن:منتشر شده در هفته نامه دانشجویی صبح قریب

۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۸:۱۰
حمید احدی

کاش مادرت می دانست که اینجایی ...

چهارشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۹ ب.ظ


اینجا کهف الشهدای ماست...

جایی که دلتنگی هایمان را با شهید گمنام دانشگاه قسمت میکنیم...

جایی که  بغض هایمان ، تبدیل به اشک می شوند و قطره قطره بر سر این مزار می بارند ...

انگار همین دیروز بود ، که با رفقا برایت قبر می کندیم ...

انگار همین دیروز بود که چشم های مشتاقمان بعد از سالیانِ سال به قدوم شهیدی از دیارِِ فکه منور شد ...

انگار همین دیروز بود ...

کاش مادرت می دانست که اینجایی ...

......

پ.ن: 




۱۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۳ ، ۱۸:۲۹
حمید احدی

دیپلماسی مرگ !

دوشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۴۸ ب.ظ


دیپلماسی ِ مرگ !

یکسال و چند ماه از آغاز مذاکرات ایران و گروه 5+1 در قضیه ی هسته ای کشورمان می گذرد . در این مدت مسئولان وزارت امور خارجه در تلاش بوده اند تا هرچه سریع تر به این ماجرای 12 ساله فیصله بدهند . در این سطور قصد داریم تا در نگاهی کلان نکاتی را در خصوص روند مذاکرات یادآوری کنیم :

1.ما تیم مذاکره کننده ی خود را فرزندان انقلاب می دانیم و قائل به این هستیم که مسئولان وزارت امور خارجه تمام همت خود را بکار بسته اند تا این مشکل را حل کنند . اگر هم نقدی به روند مذاکرات و تیم مذاکره کننده کشورمان است آن را نقدی دلسوزانه می دانیم و از سر ِ دغدغه مطرح می کنیم .

2.پرونده هسته ای کشورمان از سال 81 به جریان افتاد ، تقریبا در تمام این 12 سال مذاکرات ایران با کشورهای غربی بر سر این پرونده در جریان بوده است . در یک بازه ی زمانی در دوران اصلاحات ، مسئولان ما جهت اعتماد سازی به کشورهای غربی تمام فعالیت های هسته ای مان را در توافقنامه های سعد آباد ِ تهران ، بروکسل و پاریس ، داوطلبانه به حالت تعلیق در آوردند و طرف مقابل نیز تعهدات ناچیزی را قبول کرد که به همان تعهدات ناچیز نیز پایبند نبود !! . این عقب نشینی ها نه تنها اعتمادی را بوجود نیاورد بلکه طرف مقابل را نیز جری تر کرد و در همین برهه ی زمانی یعنی دوران تعلیق صنعت هسته ای کشورمان در سال های 82 و 83 ، 6 قطعنامه توسط شورای حکام بر علیه ایران صادر شد !!! . دوران تعلیق فعالیت های هسته ای مان در زمان اصلاحات ، از تلخ ترین دوران پس از انقلاب محسوب می شود ، چرا که با هدف اعتماد سازی ، مسئولان وقت جلوی پیشرفت این صنعت را گرفتند . حال و پس از گذشت چندین سال از آن دوران ، تیم مذاکره کننده باید به نداشتن تعهد اخلاقی غربی ها نگاه ویژه ای داشته باشد ، چرا که همین راه یعنی تعلیق و پلمب ، در سال های گذشته نیز طی شده است ، ولی چه سود ؟!

3.نبود صداقت و تعهد عملی در طرف مقابل یعنی غربی ها و بخصوص امریکایی ها از واضحات مسئله هسته ای مان است ، چرا که آنان نه در تعلیق سال 82 ، نه در ماجرای بیانیه تهران (سال89) ، و نه در توافقنامه ی ژنو ( برنامه ی اقدام مشترک – آذر 92) صداقت داشتند و حال پس از گذشت 3 تجربه ی تاریخی ، چگونه می توان تعهد طرف مقابل در توافق نهایی را باور کرد ؟ آیا تجربیات گذشته در عدم قابل اعتماد بودن طرف غربی  برایمان کافی نبوده است ؟!

4.متاسفانه رویکرد کلی دولت تدبیر و امید در مسئله ی مذاکرات ، رویکردی خوشبینانه و ساده انگارانه است ، چرا که بنظر می رسد مجموعه بدنه ی دولت تمام چشم و امید خود را برای حل معضلات اقتصادی به مسئله هسته ای گره زده است و این همان خطای راهبردی در تشخیص واقعیات می باشد . اگر یک درصد هم احتمال شکست مذاکرات را بدهیم ، زمان از دست رفته در این مدت به هیچ عنوان قابل جبران نمی باشد ، پس لازم است دولتمردان با دوراندیشی ، تامل و درک واقعیات به حل و فصل امور داخلی اهتمام داشته باشند .

5. و اما داستان تمدید مذاکرات ؛ بنظر می رسد زیاده خواهی طرف مقابل مانع از رسیدن به توافق نهایی در وین اتریش شده است ، و این همان تراژدی تلخ تجربیات مردم ماست که باز هم در حال تکرار است . زیاده خواهی و کدخدا پنداری امریکایی ها در حین مذاکرات محسوس و آشکار بوده است تا جایی که طبق نقل برخی رسانه ها ، مذاکرات را در آستانه ی شکست نیز قرار داد . امریکایی ها دوئل سخت و سنگینی را آغاز کرده اند و مشخص است که زبان دیپلماسی جمهوری اسلامی را نیز هنوز درک نکرده اند !! بازی ِ دیپلماسی ، بازی مرگ است و امیدواریم که مرگ ِ ( = باخت ) این بازی سهم امریکایی ها باشد.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۳ ، ۱۶:۴۸
حمید احدی

چرا بسیج دانشجویی ؟!

شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۰۲ ب.ظ

چرا بسیج دانشجویی ؟!

" تشکیل بسیج در نظام جمهورى اسلامى ایران یقیناً از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالى بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامى ایران ارزانى شد  “.

دوم آذر سال67 ، درست چند ماه پس از پایان 8 سال جنگ تحمیلی ، امام امت در سال آخر عمر خود بدرستی تشخیص داد که ، دشمن غدار بعد از ناکامی در جبهه های سخت تمام توان و همت خود را معطوف به جبهه های جنگ نرم می کند . حقیقتا دوم آذر سال 67 و فرمان تاریخی امام روح الله در تشکیل بسیج دانشجویی  در تاریخ ماندگار شد . "بسیج" یی که امتحان خود را در 8 سال جنگ ، به عالی ترین شکل ممکن پس داده بود و حال پیر جماران طی پیامی بسیجیان زمان را متوجه جبهه جدید دشمن می کند . جبهه ی جدیدی که هدفش استحاله نظام بود ، جبهه ای که فرهنگی و علمی بود ، جبهه ای که تمام توانش در زدن ریشه ی اسلام ناب بکار برده بود . آری ، دانشگاه ها جبهه ی جدید دشمن بودند . حال ، سلاح رزمندگان ،  قلم و خون آنها جوهر شده بود . محل عملیات ، از خاکریزهای سوسنگرد و ارتفاعات حاج عمران به صحن دانشگاه ها رسیده بود . عملیات کربلای 5 شده بود جهاد علمی و فرهنگی ، و رزمندگان جبهه ی حق ، اساتید و دانشجویان بودند .  

" فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادى امریکا و شوروى در آن دو محل حساس ( حوزه و دانشگاه ) نفوذ کنند. تنها با بسیج است که این مهم انجام مى پذیرد. "

خمینی ِ کبیر همواره به ساده لوحان و کج اندیشان ِ غرب زده هشدار می داد . ساده لوحانی که تا قائم مقام رهبری !! نیز نفوذ کرده بودند .

" بزرگترین ساده اندیشى این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً امریکا و شوروى از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند؛ لحظه اى نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت امریکا و شوروى کینه و دشمنى با اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- موج مى زند. "

این هشدار امام(ره) بار دیگر و در سال آخر عمر ایشان در فرمان تشکیل بسیج دانشجویی تبلور یافت . هشداری که بنظر می رسد باید همواره نصب العین ما قرار گیرد تا مبادا دست چُدَنی دشمن را فراموش کنیم . دستی که در 35 سال گذشته از هیچ جنایتی فرو گذاری نکرده است .

حالا تمام امید امام ِ امت به رزمندگان و بسیجیان جبهه های جنگ نرم بود .

" شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده، انقلاب اسلامى در جهان نیازمند فداکاریهاى شماست و مسئولین تنها با پشتوانه شماست که مى توانند به تمامى تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون امریکا و شوروى مى شود به زندگى مسالمت آمیز توأم با صلح و آزادى رسید. حضور شما در صحنه ها موجب مى شود که ریشه ضد انقلاب در تمامى ابعاد از بیخ و بن قطع گردد ."

و اینک با گذشت دو دهه از تشکیل بسیج دانشجویی ، کلیت این تشکل نشان داده است که سیاسی ست ولی سیاست زده نیست . سیاسی‌کار و جناحی نیست. مجاهد است اما بی‌انضباط و افراطی نیست .

امید است روزی که بتوانیم نام خود را در دفتر شاهدان و شهیدان ثبت کنیم ....

به امید آن روز ...

پی نوشت1:لطفا متن را با عینک فرا تشکلی بخوانید .

پی نوشت2:جملات داخل گیومه فرازهایی از پیام دوم آذر سال 67 می باشد .

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۳ ، ۲۳:۰۲
حمید احدی

مناظره

چهارشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۳، ۰۵:۳۹ ب.ظ

به شرط داشتن حیات و توفیق و حل شدن موانع اداری !! ان شالله هفته آینده بایکی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه آزاد اراک پیرامون سیاست خارجی دولت 

مناظره خواهم داشت...


۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۳ ، ۱۷:۳۹
حمید احدی

پست نا موقت !!!

يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۳۱ ب.ظ

زبان سرخ سر سبز را می دهد بر باد ! 

عطف به متن سرمقاله منتشر شده در نشریه دانشجویی صبح قریب...

پ.ن1:خدا آخر و عاقبت این ماجرا رو ختم به خیر کنه!!!

پ.ن2:انتقاد پذیری هم خوب چیزیه...!!!

پ.ن3:جواب "های" ، "هویِ"...!!!

پ.ن4:دانشجو مامور به فریاد محکوم به سکوت!!!!!

پ.ن5:شاید وقتی دیگر ...

پ.ن6:ندارد!


۱۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۳ ، ۱۳:۳۱
حمید احدی

شرمتان باد !!!

دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۲۹ ب.ظ


با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید ، امید بر آن بود که دیگر شاهد تلخی و کج اندیشی نباشیم ! امید بر آن بود که با "کلید" رییس جمهور "جامعه" ای "پویا" داشته باشیم . امید بر آن بود که دیگر شاهد "طلوع"ِ  "زیتون"های تلخ نباشیم ! . دیری نگذشت که مردم ، شاهد برچسب زنی ، تهمت ، افترا و ... بودند . افراطی ، بی شناسنامه ، متحجر ، بی سواد ، تندرو  ، بی قانون ، 49ونیم درصدی و حال هم برچسب زشت و زننده ی اسیدپاش ...! وه که چه بی شرم . حاشا به اخلاق ...! جرم تو این است که به تدبیر و امیدشان رای ندادی ! جرم تو این است که قاعده ی بازی ِ شان را بهم ریخته ای !

روزگار بدی ست ، کافی است تا سخنی به انتقاد بگشایی تا باسیل فحش های روشنفکر مأبانه ی جماعتی روبرو شوی که بویی از انصاف نبرده اند . فقط لازم است تا مخالفشان باشی ، تا اوباشِ رسانه ای زنجیره ای وارد میدان شوند .  میلیشیای مطبوعاتی که شده اند بی بی سی ِ داخلی ! از بودجه بیت المال ارتزاق می کنند ولی مجیزگوی تمام قد ِ امپریالیسیم اند ! با چماق ، "نشر اندیشه" می کنند و پنبه ی دین را با توهین های ژورنالیستی می زنند.

 ! آری ، قلم آزاد است ولی نه به هر قیمتی . نه به قیمت زیر سوال بردن خون شهدای امر به معروف ، خلیلی ها ، مددخانی ها ...! نه به قیمت زیر سوال بردن حکم صریح قرآن ...! نه به قیمت انتقام گیری سیاسی از مجلس ...! در دورانی قرار داریم که عده ای خود را معیار می دانند و وقتی قاعده ی بازی برخلاف میلشان باشد زیر همه چیز می زنند ، طاقتشان طاق شده و دهان باز کرده و هرچه بیاید را نثار ملت و مملکت و قانون و الخ می کنند . عده ای هم خود را قانون می دانند ، در حقیقت تا وقتی قانون و مردم سالاری و دموکراسی خوب است که به نفع ما باشد ولی وقتی برخلاف میلشان شد ، می شود تقلب و آشوب و شکنجه و الخ . حکایت دوستانی است که دموکراسی را به شرطی میخواهند که خود انها از لوازم آن باشد . مردم و رای مردم را تا وقتی می خواهند که رای بیاورند در غیر این صورت می شود مهندسی انتخابات ! و در خواست انتخابات آزاد می کنند .!!

این جماعت تا دیروز فحش علیه بشار اسد و سوریه میدادند و بشار را قاتل خطاب می کردند ولی الان شده اند مخالف داعش !! و همدرد مردم کوبانی . 

دیروز می‌گفتند «جانم فدای ایران»، امروز می‌گویند :خب نظامی‌ها و بسیجی‌ها برن بجنگن . الله اکبر به این همه شجاعت و جسارت ! این دیکتاتوری است . دیکتاتوری روشنفکران ِ مسخ شده در فرهنگ ِ کثیف غربی ! . دیکتاتوری کروات زده هایی که قبله آمالشان پناهندگی ِ سیاسی گرفتن از کشورهای غربی و پشت تریبون بی بی سی و صدای آمریکا نشستن است .  دیکتاتوری روشنفکری یعنی هرکه با مانیست ، برماست و هرکه برماست باید از زندگی ساقط شود و رأی انتخاباتی اش دست چندمی به حساب بیاید .


دیکتاتوری روشنفکری یعنی تقی زاده هایی که در حال حاضر منصب گرفته اند ! و پیشرفت مملکت را در تقلید بی چون و چرا از فرهنگ غربی می دانند ، از نوک پا تا فرق سر !! . دیکتاتوری شبه روشنفکری تقی زاده ای یعنی آنکه در محرم ۱۳۸۸ فرقه اسید پاشان را خداجوی نامید و در محرمی دیگر ثمره زقوم آن را به مدد نشریه های زنجیره ای همان خداجویان!! به آمران معروف نسبت داد! حاشا به شرف و غیرت از این طیف ما ورء بنفش. دیکتاتوری روشنفکری که تاریخ پساقاجاری ایران را دست خوش تلخی های فراوان و شیرینی های اندک کرده است ، امروزه در لباس استاد دانشگاه ِ مسخ شده در تکست بوک ، و در لباس دانشجوی مسخ شده در ژورنالیسم ِ دهه پنجاه سبک انتقادی آمریکایی خود را نشان می دهد ...! باید این دیکتاتوری ِ به ظاهر علمی را به زباله دان تاریخ فرستاد . همان جایی که ایسم های قبلی در آن آرمیده اند . همان جایی که موسوی ها ، کروبی ها ، رهنوردها ، خاتمی ها در آن آرمیده اند .

آری برادر ، امیدی اگر هست ، در رنجبران است .


پ.ن : این متن درسرمقاله هفته نامه دانشجویی صبح قریب ارگان رسمی بسیج دانشجویی دانشگاه اراک به چاپ رسید ...

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۴:۲۹
حمید احدی

به هوای حرمت محتاجم...

پنجشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۶:۴۰ ب.ظ


حسین جان.....


مثل هر سال پر از حسرت اینم که چه زود


دلمان تنگ براى دهه ى اول شد ...


پ.ن 1: بیچاره اون که ندید کربلاتو

بیچاره تر اون که ....


پ.ن 3 : دانلود کنید در راه خدا !!! 

حاج محمود ...

شب اول






پ.ن 2 : خیلی سعی میکنم تو وبلاگ بیشتر مطالب تحلیلی بذارم تا پست های مذهبی ، پستهای مذهبی رو بیشتر تو شبکه های اجتماعی میذارم ولی اینها هم از سرناچاری و دلتنگی......!!!


عکس: صبح یکی از بهترین روزهای عمرم.مهرماه1391.بین الحرمین.کربلا

۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۳ ، ۱۸:۴۰
حمید احدی

هذا جُنونٌ عاشِقی ...

شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۴۳ ب.ظ


ما سینه زَنان  مُبتَکِرِ رَسمِ جُنونیم

دیوانه و مَجنون شده ی بَزمِ جُنونیم


هَرجا سُخَنی هَست زِ اربابِ دو عالَم

آماده و حاضِر شده ی رَزمِ جُنونیم


پ.ن1 : رقصی چنین میانه  میدانم آرزوست...

پ.ن 2 :التماس دعا ...

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۳ ، ۲۲:۴۳
حمید احدی

پروپاگاندایِ رسانه ایِ حامیانِ افراطیِ دولت !

پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۲۳ ب.ظ

در روزهای اخیر شاهد یکسری اتفاقات در کشور بودیم که ناخوداگاه ما را به یاد دوران دوم خرداد می اندازد .

در چند هفته گذشته شهر اصفهان دست خوش حوادث تلخی بود که دل هر مسلمانی را به درد می آورد . اسید پاشی به زنان جوان در حالی رخ داد که شاهد هجمه بی سابقه رسانه های معاند به عناصر حزب اللهی و به اسم امر به معروف بودیم . این اتهام زنی ِ بی پایه و اساس در حالی صورت می گیرد که هیچ مدرک قابل اعتناء و استدلال مستدلی در این زمینه وجود نداشته است . رفتار این رسانه های اجاره ای زنجیره ای یادآور برخی حوادث تلخ دوران اصلاحات است . حوادثی از قبیل قتل های زنجیره ای و ترور سعید حجاریان که در این اتفاقات روزنامه های اصلاحات با متهم کردن نهاد های انقلابی ،  در حال انتقام گیری سیاسی بودند . این رسانه ها در حادثه اسید پاشی اصفهان نیز دقیقا نسخه ی پیچیده شده ی دوران دوم خرداد را طی می کنند که البته هدفشان بحران سازی و رادیکالیزه کردن فضای سیاسی کشور است .

مطلب دوم نیز مربوط می شود به برداشت عجیب دکتر روحانی از واقعه ی کربلا و ارائه تحلیلی نادر !! از قیام امام حسین ع بود . این سخنان رییس جمهور نیز یادآور توهین های تجدیدنظرطلبان به معارف دینی ِ همچون شهادت طلبی ، در دوران اصلاحات بود . توهین هایی که بر اثر جهل و برداشت نادرست از قیام سیدالشهدا ع موجب واکنش گسترده علما و مردم در آن دوران شد . به دو نمونه از این موارد توجه نمایید ؛

" زیارت نامه ی امام حسین ، عامیانه و شامل انتقام گیری و اختلاف انگیزی است " (روزنامه نشاط فروردین 77)

" سر ِ حسین بن علی را نزد عبید الله و سر عبید الله را نزد مختار و سر مختار را نزد مصعب و سر مصعب  به پیش عبدالملک نهاده شد . خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت ، میوه ای جز خشونت به بار نمی آورد " ( اکبر گنجی روزنامه صبح امروز فروردین78 )

و حال صحبت های شاذ جناب رییس جمهور : درس کربلا ، درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است . ما در این چارچوب با قدرت های بزرگ مذاکره می کنیم !!!

ما در این متن قصد پاسخ به  این صحبت ها را نداریم چرا که در همین مدت کوتاه دوستان قلم بدست دیگری پاسخ های مستدلی به این مغالطه ی تاریخی ِ رییس جمهور داده اند ، فقط پرسش ما از شخص رییس جمهور و هواداران افراطی ایشان این است که آیا تجربه تلخ ِ دوران سیاه ِ دوم خرداد برایتان عبرت آموز نبود ؟!

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۳ ، ۲۱:۲۳
حمید احدی