مناظره
به شرط داشتن حیات و توفیق و حل شدن موانع اداری !! ان شالله هفته آینده بایکی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه آزاد اراک پیرامون سیاست خارجی دولت
مناظره خواهم داشت...
به شرط داشتن حیات و توفیق و حل شدن موانع اداری !! ان شالله هفته آینده بایکی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه آزاد اراک پیرامون سیاست خارجی دولت
مناظره خواهم داشت...
زبان سرخ سر سبز را می دهد بر باد !
عطف به متن سرمقاله منتشر شده در نشریه دانشجویی صبح قریب...
پ.ن1:خدا آخر و عاقبت این ماجرا رو ختم به خیر کنه!!!
پ.ن2:انتقاد پذیری هم خوب چیزیه...!!!
پ.ن3:جواب "های" ، "هویِ"...!!!
پ.ن4:دانشجو مامور به فریاد محکوم به سکوت!!!!!
پ.ن5:شاید وقتی دیگر ...
پ.ن6:ندارد!
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید ، امید بر آن بود که دیگر شاهد تلخی و کج اندیشی نباشیم ! امید بر آن بود که با "کلید" رییس جمهور "جامعه" ای "پویا" داشته باشیم . امید بر آن بود که دیگر شاهد "طلوع"ِ "زیتون"های تلخ نباشیم ! . دیری نگذشت که مردم ، شاهد برچسب زنی ، تهمت ، افترا و ... بودند . افراطی ، بی شناسنامه ، متحجر ، بی سواد ، تندرو ، بی قانون ، 49ونیم درصدی و حال هم برچسب زشت و زننده ی اسیدپاش ...! وه که چه بی شرم . حاشا به اخلاق ...! جرم تو این است که به تدبیر و امیدشان رای ندادی ! جرم تو این است که قاعده ی بازی ِ شان را بهم ریخته ای !
روزگار بدی ست ، کافی است تا سخنی به انتقاد بگشایی تا باسیل فحش های روشنفکر مأبانه ی جماعتی روبرو شوی که بویی از انصاف نبرده اند . فقط لازم است تا مخالفشان باشی ، تا اوباشِ رسانه ای زنجیره ای وارد میدان شوند . میلیشیای مطبوعاتی که شده اند بی بی سی ِ داخلی ! از بودجه بیت المال ارتزاق می کنند ولی مجیزگوی تمام قد ِ امپریالیسیم اند ! با چماق ، "نشر اندیشه" می کنند و پنبه ی دین را با توهین های ژورنالیستی می زنند.
! آری ، قلم آزاد است ولی نه به هر قیمتی . نه به قیمت زیر سوال بردن خون شهدای امر به معروف ، خلیلی ها ، مددخانی ها ...! نه به قیمت زیر سوال بردن حکم صریح قرآن ...! نه به قیمت انتقام گیری سیاسی از مجلس ...! در دورانی قرار داریم که عده ای خود را معیار می دانند و وقتی قاعده ی بازی برخلاف میلشان باشد زیر همه چیز می زنند ، طاقتشان طاق شده و دهان باز کرده و هرچه بیاید را نثار ملت و مملکت و قانون و الخ می کنند . عده ای هم خود را قانون می دانند ، در حقیقت تا وقتی قانون و مردم سالاری و دموکراسی خوب است که به نفع ما باشد ولی وقتی برخلاف میلشان شد ، می شود تقلب و آشوب و شکنجه و الخ . حکایت دوستانی است که دموکراسی را به شرطی میخواهند که خود انها از لوازم آن باشد . مردم و رای مردم را تا وقتی می خواهند که رای بیاورند در غیر این صورت می شود مهندسی انتخابات ! و در خواست انتخابات آزاد می کنند .!!
این جماعت تا دیروز فحش علیه بشار اسد و سوریه میدادند و بشار را قاتل خطاب می کردند ولی الان شده اند مخالف داعش !! و همدرد مردم کوبانی .
دیروز میگفتند «جانم فدای ایران»، امروز میگویند :خب نظامیها و بسیجیها برن بجنگن . الله اکبر به این همه شجاعت و جسارت ! این دیکتاتوری است . دیکتاتوری روشنفکران ِ مسخ شده در فرهنگ ِ کثیف غربی ! . دیکتاتوری کروات زده هایی که قبله آمالشان پناهندگی ِ سیاسی گرفتن از کشورهای غربی و پشت تریبون بی بی سی و صدای آمریکا نشستن است . دیکتاتوری روشنفکری یعنی هرکه با مانیست ، برماست و هرکه برماست باید از زندگی ساقط شود و رأی انتخاباتی اش دست چندمی به حساب بیاید .
دیکتاتوری روشنفکری یعنی تقی زاده هایی که در حال حاضر منصب گرفته اند ! و پیشرفت مملکت را در تقلید بی چون و چرا از فرهنگ غربی می دانند ، از نوک پا تا فرق سر !! . دیکتاتوری شبه روشنفکری تقی زاده ای یعنی آنکه در محرم ۱۳۸۸ فرقه اسید پاشان را خداجوی نامید و در محرمی دیگر ثمره زقوم آن را به مدد نشریه های زنجیره ای همان خداجویان!! به آمران معروف نسبت داد! حاشا به شرف و غیرت از این طیف ما ورء بنفش. دیکتاتوری روشنفکری که تاریخ پساقاجاری ایران را دست خوش تلخی های فراوان و شیرینی های اندک کرده است ، امروزه در لباس استاد دانشگاه ِ مسخ شده در تکست بوک ، و در لباس دانشجوی مسخ شده در ژورنالیسم ِ دهه پنجاه سبک انتقادی آمریکایی خود را نشان می دهد ...! باید این دیکتاتوری ِ به ظاهر علمی را به زباله دان تاریخ فرستاد . همان جایی که ایسم های قبلی در آن آرمیده اند . همان جایی که موسوی ها ، کروبی ها ، رهنوردها ، خاتمی ها در آن آرمیده اند .
آری برادر ، امیدی اگر هست ، در رنجبران است .
پ.ن : این متن درسرمقاله هفته نامه دانشجویی صبح قریب ارگان رسمی بسیج دانشجویی دانشگاه اراک به چاپ رسید ...
حسین جان.....
مثل هر سال پر از حسرت اینم که چه زود
دلمان تنگ براى دهه ى اول شد ...
پ.ن 1: بیچاره اون که ندید کربلاتو
بیچاره تر اون که ....
پ.ن 3 : دانلود کنید در راه خدا !!!
حاج محمود ...
شب اول
پ.ن 2 : خیلی سعی میکنم تو وبلاگ بیشتر مطالب تحلیلی بذارم تا پست های مذهبی ، پستهای مذهبی رو بیشتر تو شبکه های اجتماعی میذارم ولی اینها هم از سرناچاری و دلتنگی......!!!
عکس: صبح یکی از بهترین روزهای عمرم.مهرماه1391.بین الحرمین.کربلا
در روزهای اخیر شاهد یکسری اتفاقات در کشور بودیم که ناخوداگاه ما را به یاد دوران دوم خرداد می اندازد .
در چند هفته گذشته شهر اصفهان دست خوش حوادث تلخی بود که دل هر مسلمانی را به درد می آورد . اسید پاشی به زنان جوان در حالی رخ داد که شاهد هجمه بی سابقه رسانه های معاند به عناصر حزب اللهی و به اسم امر به معروف بودیم . این اتهام زنی ِ بی پایه و اساس در حالی صورت می گیرد که هیچ مدرک قابل اعتناء و استدلال مستدلی در این زمینه وجود نداشته است . رفتار این رسانه های اجاره ای – زنجیره ای یادآور برخی حوادث تلخ دوران اصلاحات است . حوادثی از قبیل قتل های زنجیره ای و ترور سعید حجاریان که در این اتفاقات روزنامه های اصلاحات با متهم کردن نهاد های انقلابی ، در حال انتقام گیری سیاسی بودند . این رسانه ها در حادثه اسید پاشی اصفهان نیز دقیقا نسخه ی پیچیده شده ی دوران دوم خرداد را طی می کنند که البته هدفشان بحران سازی و رادیکالیزه کردن فضای سیاسی کشور است .
مطلب دوم نیز مربوط می شود به برداشت عجیب دکتر روحانی از واقعه ی کربلا و ارائه تحلیلی نادر !! از قیام امام حسین ع بود . این سخنان رییس جمهور نیز یادآور توهین های تجدیدنظرطلبان به معارف دینی ِ همچون شهادت طلبی ، در دوران اصلاحات بود . توهین هایی که بر اثر جهل و برداشت نادرست از قیام سیدالشهدا ع موجب واکنش گسترده علما و مردم در آن دوران شد . به دو نمونه از این موارد توجه نمایید ؛
" زیارت نامه ی امام حسین ، عامیانه و شامل انتقام گیری و اختلاف انگیزی است " (روزنامه نشاط فروردین 77)
" سر ِ حسین بن علی را نزد عبید الله و سر عبید الله را نزد مختار و سر مختار را نزد مصعب و سر مصعب به پیش عبدالملک نهاده شد . خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت ، میوه ای جز خشونت به بار نمی آورد " ( اکبر گنجی روزنامه صبح امروز فروردین78 )
و حال صحبت های شاذ جناب رییس جمهور : درس کربلا ، درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است . ما در این چارچوب با قدرت های بزرگ مذاکره می کنیم !!!
ما در این متن قصد پاسخ به
این صحبت ها را نداریم چرا که در همین مدت کوتاه دوستان قلم بدست دیگری
پاسخ های مستدلی به این مغالطه ی تاریخی ِ رییس جمهور داده اند ، فقط پرسش ما از شخص
رییس جمهور و هواداران افراطی ایشان این است که آیا تجربه تلخ ِ دوران سیاه ِ دوم
خرداد برایتان عبرت آموز نبود ؟!