اخلاق ، غوغاسالاری و دیگر هیچ !
بسم الله الرحمن الرحیم
یک سال پیش در چنین روزهایی شاهد جریان سازی رسانههای اصلاحطلب بر علیه مستند «من روحانی هستم» بودیم. جریانسازی که به تریبونهای رسمی کشور هم کشیده شد. اوایل اردیبهشت 93 برای سازندگان «من روحانی هستم» بسیار سخت گذشت، چرا که باید تقاص جاه طلبی بی چون و چرای دولتیان را میدادند. دانشجویان انقلابی که با قصد خیر، سعی در روشن کردن بسیاری از حقایق داشتند، حالا مورد هجمه ناجوانمردانه و عجیب رسانههای اصلاح طلب قرار گرفتند. شرق، اعتماد، آرمان، روزان، آفتاب یزد و ... چندین روز با تیترهای اغواکننده، فضای سیاسی کشور را به شدت غبار آلود کردند و تو گویی که واقعا مستندی ساخته شده است که در آن رییس جمهور مملکت را نماینده اسرائیل معرفی کرده و آن را ضد انقلاب نامیدهاند و آن را در مراسمهای مختلف و بصورت سیدی پخش کرده اند!! جالبتر از آن هم برچسبهایی بود که از یمین و یسار نثار این گروه مستند ساز شد. بی شناسنامه، از جایی خاص تغذیه شونده، مارکسیست و ... . در حالی که اگر از این غوغاسالارانِ بی منطق این سوال را میپرسیدی که آیا این مستند را دیده اید میگفتند خیر ما ندیدهایم ولی مطمئنیم به صحت و سقم ادعاهایمان! واقعا خنده دار بود که این جماعت بی هیچ دلیل و مدرکی و صرفا برای منکوب کردن حریف سیاسی خود، دست به چنین اقدامات مضحکی بزنند! روزها گذشت و با فرو نشستن غبارِ این تلاطمِ رسانه ای، همه چیز مشخص شد و بار دیگر روسیاهی بر چهره این مدعیان «زنده باد مخالف من» باقی ماند.
این پایان ماجرای غوغاسالاران نبود و پس از این جنجال، کلید ِ بنفش این رسانهها بر روی موضوع بورسیهها چرخید، و باز هم همان داستان همیشهگی، اتهامهای بی پایه و اساس به حریف سیاسی. اتهامی به بلندای 3000 بورسیه غیرقانونی. و بورسیه و ما ادرک ماالبورسیه! این جمله جناب روحانی در مراسم روز دانشجو بود تا بار دیگر آب به آسیاب این رسانههای افراطی ریخته شود و نیز خوراک بی بی سی و رادیوفردا و ... هم تامین شود. کاملا مشخص بود که اصلاح طلبان این بازی را نیز خواهند باخت، بازی که با مشخص شدن حقایق آن رسوایی بزرگی برای این جماعت به بار آورد. از آن 3000 نفر، تنها و تنها بورسیه 36 نفر باطل و غیر قانونی اعلام شد و بار دیگر روسیاهیِ این جریان هوچیگر مشخص شود.
این پایان ماجرا نبود، اسفند 93 و بار دیگر داستان جدید این گروه. پولهای کثیف! رمز جدید عملیات روانی بی بی سیهای داخلی، همنوا با میلیشیای رسانههای خارجی! و باز هم حریف سیاسی(یعنی اصولگرایان) مورد لطف و مرحمت این جریان قرار گرفت! تاجایی که مجلس از وزیر کشور به عنوان مطرح کننده این ادعا خواست تا به صحن علنی آمده و ادعایش را با مدرک ثابت کند و رحمانی فضلی هم گفت که با مدرک خواهم آمد. جلسه مجلسیان با جناب وزیر اغاز شد. "عذرخواهی میکنم" تنها جملهای بود که از وزیر کشور شنیده شد! عذرخواهی بابت اینکه چیزی نبوده و این صرفا یک سوء تفاهم رسانهایست.
واقعا خنده دار است که چطور میشود مدتها با ادعاهای پوچ خود، همه چیز را مورد اتهام قرار داد و بعد با یک عذرخواهی همه چیز تمام شود. این سوال هنوز باقیست که آیا این رسانهها چیزی به نام اخلاق رسانهای را قبول دارند؟ آیا اینقدر پست و رذل شدهاند که به خود جرأت میدهند آسمان و ریسمان به هم ببافند و بعد هم "هیچ"! آیا این غوغاسالاران از تجربه تلخ دوران شوم اصلاحات پند نمیگیرند؟! دوران جالبی است ؛ از فضاسازی قتلهای زنجیرهای، ترورها، کوی دانشگاه، تحصّن مجلس ششمیها رسیدهایم به فضاسازی بر علیه مستندها ، بورسیهها و پولهای کثیف! واقعا چه کسی پاسخگوی این آشوبِ رسانه ایِ جاه طلبانِ قدرت است ؟!