واحه ای در این نزدیکی ...!

تالمات و تاملاتی پیرامون فرهنگ و اجتماع به همراه کمی سیاست !

واحه ای در این نزدیکی ...!

تالمات و تاملاتی پیرامون فرهنگ و اجتماع به همراه کمی سیاست !

پیوندهای روزانه

من سرهنگ نیستم !

دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۰ ب.ظ



هفته ی گذشته به بهانه شانزدهم آذر ؛روز دانشجو ، شاهد سلسله اتفاقاتی در دانشگاه ها بودیم که ، توجه همه فعالان دانشجویی را بر انگیخت . اتفاقاتی که بنظر می رسد نقطه ی عطفی بود در دولتی کردن روز دانشجو و مصادره به مطلوب کردن آن ، چرا که در صحن دانشگاه وقایعی بوقوع پیوست که از مسؤلین محترم دولت و شخص رئیس جمهور محترم که شعار " من سرهنگ نیستم " را سر می دادند ، کمی بعید و عجیب بود ! امید است که بتوانیم در بندهایی که در ذیل خواهد آمد ، به تحلیل این وقایع مهم بپردازیم . 


1. به نظر مهم ترین اتفاق در شانزده آذر 93 لغو گسترده ی سخنرانان مراسم های روز دانشجو در تعدادی از دانشگاه ها می باشد . خبرهایی تلخ که از روز شنبه یعنی 15ام در سایت های خبری منتشر می شد و موجب بهت و حیرت فعالان دانشجویی شد !!  خبرهایی که از جنس یأس و ناامیدی بود . یأسی که فقط یک دانشجوی کارکرده در تشکلها می داند که لغو کردن برنامه توسط مسؤلین یعنی چه !!! حسین شریعتمداری ، علیرضا زاکانی ، حمید رسایی ، سید محمود نبویان ، پیام فضلی نژاد ، حجت الاسلام میرتاج الدینی ، همسر شهید علیمحمدی  و ... اشخاصی بودند که به لطف مسؤلین !! از سخنرانی در روز دانشجو محروم شدند .این اتفاقات به قدری شوکه کننده بود که حتی واکنش برخی نمایندگان مجلس و نیز امام جمعه موقت تهران را نیز برانگیخت . 


2 . دومین اتفاق ، که در مراسم روز دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی ایران بوقوع پیوست ، هدیه ی !! جدید دکتر حسن روحانی به منتقدانش بود . رییس جمهور در صحبت هایی بار دیگر بشدت منتقدین خود را مورد خطاب قرار داد و آنان را اقلیت تازه به دوران رسیده خواند . ((. یک عده تازه به دوران رسیده که البته ما به  آنها هم احترام می گذاریم، نمی خواهد اینقدر نسبت به آینده و ارزشهای انقلاب و ارزشهای اسلام دل‌نگران باشند.)) !! البته این اولین باری نبود که جناب رییس جمهور منتقدین را مورد لطف خود قرار می دهد ، چرا که در طی این یکسال و چندماهی که از عمر دولت تدبیر و امید می گذرد بارها منتقدین دولت مورد هجمه قرار گرفته اند . عناوینی ! همچون "بی شناسنامه" ، "بی سواد" ، "عصر حجری" ، "افراطی" ، "بزدل" ، "به جهنم بروید" ، "اقلیت تندرو" ، "از جایی خاص تغذیه می شوند"  و .... ، بخش هایی از جمله های دکتر روحانی خطاب به منتقدین بوده است . در نقد ، تایید و یا نفی این گونه هجمه ها ، صحبت های زیادی شده است و ما در تحریریه هفته نامه دانشجویی صبح قریب صرفا جهت تنویر افکار عمومی بخش کوتاهی از صحبت های شخص رییس جمهور را در مراسم تنفیذ (مرداد ماه 92) می آوریم ؛ (( خدایا به تو پناه می‌برم از استبداد رای و عجله در تصمیم گیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه می‌برم از بستن دهان منتقدان و رقیبان)) !!!


3 . و اما اتفاق آخر که به نظر می رسد تبدیل به کلاف سردر گمی شده است و آن حضور نمایندگان تشکل های دانشجویی در مراسم سخنرانی دولتی ها در دانشگاه ها است . کلافی که به نظر می آید توسط اطرافیان رییس جمهور روحانی پیچیده شده و کسی هم قصد باز کردن آن را ندارد .!! قصه از آنجایی شروع شد که دولت شعار "ما را نقد کنید " می دهد ولی تحمل نقدهای فعالین دانشجویی را ندارد و به لطایف الحیلی ؛ اعم از دعوت نکردن از تشکل های دانشجویی برای ارائه نظراتشان ،گزینشی برخورد کردن با تشکلها و اشتباه گرفتن ارائه نظرات مقابل رییس جمهور با جلسه تریبون آزاد !! واختصاص دادن سه دقیقه وقتِ صحبت !!! ، از رودر رو شدن با تشکل های دانشجویی ابا دارد . نقدهای دانشجویی که شاید برای "آقایان" تلخ باشد ولی حرف دل دانشجویان است و باید دیده شنیده و فهم شود .


در مجموع ؛ همانطور که در بالا به آن اشاره شده شانزدهم آذر امسال نقطه عطفی در دولتی کردن مراسم روز دانشجو بود و  می توان آن را "روز دولت" نامید نه "روز دانشجو" . امید است که دولت بجای محدود کردن  دانشجویان و سنگ اندازی در فعالیت هایشان با شرح صدر بیشتری با فعالان دانشجویی برخورد کند تا دیگر شاهد نگاه های سلیقه ای و کاریکاتوری به جنبش دانشجویی نباشیم .


پ.ن:منتشر شده در هفته نامه دانشجویی صبح قریب

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۲۴
حمید احدی

نظرات  (۸)

بسم رب الشهداء والصدیقین

این سرهنگ گفتنها به قدری داره به نفع دشمن در میاد که خودتون حالا ها نمی تونید ابعادش رو درک کنین
به خدا قسم هیچ یک از اونایی که توی سپاه الان سرهنگ به بالا هستن ، اول که اومدن توی سپاه دنبال درجه و جایگاه و حقوق و امتیاز نبودن. توی فرمی که بهمون می دادن تامدت همکاری مون رو بنویسیم بیش از 95 درصد می نوشتیم تا شهادت.

همین آقاو آقایونی که الان از سرهنگ بودن بیزاری می جویند و میگن من سرهنگ نیستم توی امنیت ملی و جاهای دیگه نشستن و دادن درجه رو تصویب کردن. ماکه داشتیم برادریمون رو ادامه می دادیم.
نمی دونم جمع آوری رای تا چه قیمتی مجازه
حتی به قیمت از بین بردن امنیت ملی؟
خدا عاقبت ما رو بخیر کنه و بهمون بصیرت بده که آب به آسیاب دشمن نریزیم/
پاسخ:
خدا عاقبت همه رو ختم بخیر کنه

چند خطی در پاسخ به سبز باشید.....!!!

مه فشاند نور و سگ عو عو کند
هر کسی بر طینت خود می‌‏تند

چون تو خفاشان بسی بینند خواب
کاین جهان ماند یتیم از آفتاب

کی شود دریا ز پوز سگ نجس
کی شود خورشید از پف منطمس

حکم بر ظاهر اگر هم می‌کنی
چیست ظاهرتر بگو زین روشنی

شمع حق را پف کنی تو ای عجوز
هم تو سوزی هم سرت ای گنده‌پوز

هر که بر شمع خدا آرد پف او
شمع کی میرد بسوزد پوز او

در شب مهتاب مه را بر سماک
از سگان و عوعو وی چه باک


سگ وظیفه خود به جا می آورد
مه وظیفه خود به رخ می گسترد

بانگ سگ هرگز رسد در گوش ماه؟
خاصه ماهی کو بود خاص اله

کارک خود می‌‏گذارد هر کسی
آب نگذارد صفا بهر خسی

ای بریده آن لب و حلق و دهان
که کند تف سوی ماه آسمان

خس، خسانه می‌‏رود بر روی آب
آب صافی می‌‏رود بی‏اضطراب

مصطفی مه می‌‏شکافد نیمه شب
ژاژ می‌خاید ز کینه بو لهب

آن مسیحا مرده زنده می‌‏کند
آن جهود از خشم سبلت می‌‏کند

پاسخ:
کمی آرامتر بزرگوار ...

۲۸ آذر ۹۳ ، ۱۲:۳۴ سبز باشید
شماها عمله اید...
عمله استبداد.عمله هایی که بدون فکر عمل میکنن.جناب احدی شمارو دعوت میکنم به مطالعه ی زندگی نامه سلاطین جور و ستم!
پاسخ:
اگه شما کار برای خدارو عملگی میدونید
من بشخصه ب این عملگی افتخار میکنم
وتا آخر عمرم عمله خواهم ماند
۲۷ آذر ۹۳ ، ۱۶:۵۱ گمنامی بهترست...

این سه بند را بس بود برای کبود نمودن رخ سبزِِاقایان حداکثری!(رنگهای انتخاباتی :صرفا جهت اطلاع!)

 

۲۶ آذر ۹۳ ، ۲۲:۱۲ سبز باشید
جمع کن مسخره بازیاتو.هشت سال مملکت رو به گند کشیدید.الان اومدی داری دم ازادی بیان میزنی!خجالت بکش مرتیکه بی ادب.شما جهارمیلیون بیشتر رای نداشتید حالا اومدید شروع کردید به اراجیف گفتن.بی حیایی هم حدی داره
پاسخ:
اولا ادب مرد به ز دولت اوست!

دوما ؛ آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست،گرد سُم خران شما نیز بگذرد!

سوما ؛ خیر پیش !
۲۶ آذر ۹۳ ، ۱۹:۰۳ گمنامی بهترست...

؟؟

اصطلاحات تعجب آور ِ بکار رفته در بیان روزمره برای دیگران مسبوق ب سابقه بوده زیاد ،اما ن در

حد برانگیختن تعجب با  ذکر الله اکبر.

شعر زیبایی بود از سعدی خوش قلم.

 

۲۶ آذر ۹۳ ، ۰۹:۲۵ گمنامی بهترست
الله اکبر?!
قلم  چ  ارتباطی   با  مضمون شعر   داشت?
پاسخ:
الله اکبر به ثریای متون!!

پ.ن:چاره صبر است...
۲۵ آذر ۹۳ ، ۱۸:۱۸ گمنامی بهترست...

پی نوشت 2:لطفا" متن را با عینک فرادانشگاهی بخوانید.

نردبان صعود تا ثریای متون شما:فراتشکلی_فرادانشگاهی_فراکشوری_فراجهانی.

و" باز هم بعید میدانید"

 

پاسخ:
الله اکبر!!

پ.ن: همه دانند که سودا زده‌ی دل شده را،
چاره صبر است ولیکن چه کند؟ قادر نیست...


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی