واحه ای در این نزدیکی ...!

تالمات و تاملاتی پیرامون فرهنگ و اجتماع به همراه کمی سیاست !

واحه ای در این نزدیکی ...!

تالمات و تاملاتی پیرامون فرهنگ و اجتماع به همراه کمی سیاست !

پیوندهای روزانه

کودتای لبخند

سه شنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۴ ب.ظ


چندی قبل و در بحبوحه نشست روسای جمهور کشورهای مختلف در سازمان ملل صحبت هایی از باراک اوباما و جان کری مطرح شد که کمتر به آن پرداخته شد ، در حالی که این سخنان مهم و قابل تامل از رئیس جمهور و وزیر امور خارجه جای بحث بسیار زیادی را باقی گذاشت .

اوباما در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت، شعار "مرگ بر آمریکا" برای ایرانیان نه شغل ایجاد می‌کند و نه امنیت را افزایش می‌دهد. او گفت، اگر ایران مسیر خود را تغییر دهد از مزایای آن بهره خواهد برد.

جان کری نیز در مصاحبه با بی بی سی بیان داشت :
فکر می کنم [برای بهبود روابط ایران و امریکا] همه می توانند با تغییر لحن و کم کردن از شعار ها شروع کنند. اول از همه شعار "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسرائیل" . داشتن نقشه ای برای نابودی اسرائیل به این روند کمکی نمی کند.

 

همانطور که ملاحظه کردید یک تقسیم کار کاملا دیپلماتیک بین رئیس جمهور و وزیر امور خارجه امریکا رخ داده است و آن هم زدن بنیان استکبار ستیزی و ظلم ناپذیری انقلاب اسلامی است که مظهر این زیر بار نرفتن نیز شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل است .  این سخنان یک پیام مشخص به مردم ایران دارد و آن اینکه که اگر شما این شعارها را کنار بگذارید به رفاه مادی خواهید رسید . در اوایل دولت تدبیر و امید مسئله هسته ای به صورت یک بحران به نمایش درآمد که باید ظرف چند ماه حل میشد تا مردم به رفاه مادی می رسیدند حال دیدیم که مسئله هسته ای نیز به ظاهر حل شد ولی خبری از چرخیدن چرخ اقتصاد مملکت نیست و فقط شعار بود و شعار بود و شعار . دولتمردان امریکایی در حال فتح سنگر به سنگر ارزش های ما هستند و آن این است که روزی چرخ هسته ای ما را با ساده لوحی داخلی ها متوقف کردند و الان هم در حال فتح سنگر دیگری هستند . این فتح سنگر به سنگر به وضوح در صحبت های اخیر رهبری معظم دیده می شود : آنها به دنبال تغییر محاسبات مسئولان و تغییر افکار مردم درخصوص مسائل انقلابی، دینی و مصالح ملی کشور هستند. ( دیدار با فرماندهان نیروی دریایی سپاه مهرماه 94)

 

این هشدار های رهبری متاسفانه با سهل اندیشی و ساده نگری مسئولان دولتی مواجه شده است ، بطوری که رهبر انقلاب دیروز و در دیدار با مدیران صداوسیما نیز این مسئله را به شکل دیگری تکرار کرد : جنگ نرم فقط مخصوص ایران نیست اما در موضوع ایران، هدف اصلی از این جنگ نرمِ فکرشده و حساب‌شده، استحاله‌ی جمهوری اسلامی ایران و تغییر باطن و سیرت، با حفظ صورت و ظاهر آن است. آنها به‌دنبال تأثیرگذاری بر مردم و تغییر طیف وسیعی از باورهای آنان به‌ویژه جوانان و نخبگان هستند که باورهای اعتقادیِ دینی، سیاسی و فرهنگی مردم از جمله این باورها است

این صحبت های امام امت از آن جهت مهم است که حقایق سیاست و رویدادهای سیاسی در این دوسال اخیر تغییر سیرت را نشان می دهد . چه در آنجا که بصورت اتفاقی دو رئیس جمهور با یکدیگر تلفنی صحبت میکنند و چه در آنجا که وزیر خارجه با اوباما بصورت اتفاقی ! دست میدهد و صحبت میکند .

دولتمردان باید بدانند و آگاه باشند که کشورهایی که در زیر یوغ امریکا هستند چه سرنوشتی را داشتند که همین مساله نیز در صحبت های دیروز رهبری مطرح شد : مقایسه وضعیت جمهوری اسلامی با کشورهایی که 4دهه در زیر سایه امریکا امریکا زندگی کرده اند نشان می‌دهد که تسلیم، چه نتایجی دارد و ایستادگی به چه خیرات و پیشرفت‌هایی منجر می‌شود.

 

امریکایی ها زبان سیاست را خوب می دانند ، کی لبخند بزنند ، کی تحریم کنند ، کی اخم کنند ولی متاسفانه این دیپلمات های ما هستند که دوسال است مدام در حال لبخند زدن هستن و نمیدانند که با لبخند خود زمینه را برای نفوذ دشمن فراهم کرده اند . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۴:۱۴
حمید احدی


مهدی خاکی فیروز روزنامه نگار اصلاح طلب طی مطلبی در فیسبوک خود نوشت : 

احمد خمینی و سامسونت پر از نوشیدنی
شمس آل احمد: در خانه نشسته بودم به ...خوری که احمد خمینی آمد. به من گفت چه می خوری؟ اینها برای بدن ضرر دارد، نخور. به احترام پسر حضرت خمینی، آن را در ظرف شویی ریختم. شب جوانی موتوری با یک کیف سامسونت آمد و گفت این بسته را از جماران برای شما آورده ام. وقتی باز کردم دیدم پر از نوشیدنی مارک دار است. احمد آقا زنگ زد گفت کتاب ها به دستت رسید؟ گفتم بله، ورق که زدم دیدم این کتاب ها حرف ندارد.
در نخستین شماره ماهنامه ثانیه ویژه انقلاب فرهنگی که فردا منتشر می شود، مصاحبه ای هیجان انگیز با شمس آل احمد می خوانید. البته انتظار نداشته باشید جملات بالا را هم چاپ کرده باشیم 

منتشر شدن چنین مطلبی خاطرات بی شرمانه این جریان را زنده می کند که در سال های نه چندان دور 
قلم بدستانی خواستار به موزه سپرده شدن حضرت امام شده بودند . 
امید است مقامات مسئول این اتهام بی شرمانه و سخیف را پیگیری کنند ! و نیز بیتِ سیدحسن خمینی نیز در صورت صلاحدید می توانند در خصوص این ماجرا و اتهام ، موضع گیری کرده تا مطمئن شویم که ایشان حداقل اسما منتسب به حضرت امام هستند . 


مطلب فیسبوک : /www.facebook.com/me 

پ.ن : عکسی که مشاهده میکنید عکس ادیت نشده این پست هست !

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۸
حمید احدی

اخلاق ، غوغاسالاری و دیگر هیچ !

جمعه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۰۹ ب.ظ


بسم الله الرحمن الرحیم


یک سال پیش در چنین روزهایی شاهد جریان سازی رسانه‌های اصلاح‌طلب بر علیه مستند «من روحانی هستم» بودیم. جریان‌سازی که به تریبون‌های رسمی کشور هم کشیده شد. اوایل اردیبهشت 93 برای سازندگان «من روحانی هستم» بسیار سخت گذشت، چرا که باید تقاص جاه طلبی بی چون و چرای دولتیان را می‌دادند. دانشجویان انقلابی که با قصد خیر، سعی در روشن کردن بسیاری از حقایق داشتند، حالا مورد هجمه ناجوانمردانه و عجیب رسانه‌های اصلاح طلب قرار گرفتند. شرق، اعتماد، آرمان، روزان، آفتاب یزد و ... چندین روز با تیترهای اغواکننده، فضای سیاسی کشور را به شدت غبار آلود کردند و تو گویی که واقعا مستندی ساخته شده است که در آن رییس جمهور مملکت را نماینده اسرائیل معرفی کرده و آن را ضد انقلاب نامیده‌اند و آن را در مراسم‌های مختلف و بصورت سی‌دی پخش کرده اند!! جالب‌تر از آن هم برچسب‌هایی بود که از یمین و یسار نثار این گروه مستند ساز شد. بی شناسنامه، از جایی خاص تغذیه شونده، مارکسیست و ... . در حالی که اگر از این غوغاسالارانِ بی منطق این سوال را می‌پرسیدی که آیا این مستند را دیده اید میگفتند خیر ما ندیده‌ایم ولی مطمئنیم به صحت و سقم ادعاهایمان! واقعا خنده دار بود که این جماعت بی هیچ دلیل و مدرکی و صرفا برای منکوب کردن حریف سیاسی خود، دست به چنین اقدامات مضحکی بزنند! روزها گذشت و با فرو نشستن غبارِ این تلاطمِ رسانه ای، همه چیز مشخص شد و بار دیگر روسیاهی بر چهره این مدعیان «زنده باد مخالف من» باقی ماند.


 این پایان ماجرای غوغاسالاران نبود و پس از این جنجال، کلید ِ بنفش این رسانه‌ها بر روی موضوع بورسیه‌ها چرخید، و باز هم همان داستان همیشه‌گی، اتهام‌های بی پایه و اساس به حریف سیاسی. اتهامی به بلندای 3000 بورسیه غیرقانونی. و بورسیه و ما ادرک ماالبورسیه! این جمله جناب روحانی در مراسم روز دانشجو بود تا بار دیگر آب به آسیاب این رسانه‌های افراطی ریخته شود و نیز خوراک بی بی سی و رادیوفردا و ... هم تامین شود. کاملا مشخص بود که اصلاح‌ طلبان این بازی را نیز خواهند باخت، بازی که با مشخص شدن حقایق آن رسوایی بزرگی برای این جماعت به بار آورد. از آن 3000 نفر، تنها و تنها بورسیه 36 نفر باطل و غیر قانونی اعلام شد و بار دیگر روسیاهیِ این جریان هوچی‌گر مشخص شود.


 این پایان ماجرا نبود، اسفند 93 و بار دیگر داستان جدید این گروه. پول‌های کثیف! رمز جدید عملیات روانی بی بی سی‌های داخلی، همنوا با میلیشیای رسانه‌های خارجی! و باز هم حریف سیاسی(یعنی اصولگرایان) مورد لطف و مرحمت این جریان قرار گرفت! تاجایی که مجلس از وزیر کشور به عنوان مطرح کننده این ادعا خواست تا به صحن علنی آمده و ادعایش را با مدرک ثابت کند و رحمانی فضلی هم گفت که با مدرک خواهم آمد. جلسه مجلسیان با جناب وزیر اغاز شد. "عذرخواهی می‌کنم" تنها جمله‌ای بود که از وزیر کشور شنیده شد! عذرخواهی بابت اینکه چیزی نبوده و این صرفا یک سوء تفاهم رسانه‌ای‌ست.

واقعا خنده دار است که چطور می‌شود مدت‌ها با ادعاهای پوچ خود، همه چیز را مورد اتهام قرار داد و بعد با یک عذرخواهی همه چیز تمام شود. این سوال هنوز باقی‌ست که آیا این رسانه‌ها چیزی به نام اخلاق رسانه‌ای را قبول دارند؟ آیا اینقدر پست و رذل شده‌اند که به خود جرأت می‌دهند آسمان و ریسمان به هم ببافند و بعد هم "هیچ"! آیا این غوغاسالاران از تجربه تلخ دوران شوم اصلاحات پند نمیگیرند؟! دوران جالبی است ؛ از فضاسازی قتل‌های زنجیره‌ای، ترورها، کوی دانشگاه، تحصّن مجلس ششمی‌ها رسیده‌ایم به فضاسازی بر علیه مستندها ، بورسیه‌ها و پول‌های کثیف! واقعا چه کسی پاسخگوی این آشوبِ رسانه‌ ایِ جاه طلبانِ قدرت است ؟!     

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۰۹
حمید احدی

خواب زده ها !

يكشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۲۰ ب.ظ


پس از صدور بیانیه لوزان توسط تیم های مذاکره کننده ایرانی و غربی ، مذاکرات اتمی و تحولات حاشیه ای آن  وارد فضای جدیدی از  اتفاقات و رویدادها شد . وزارت خارجه امریکا بیانیه ای صادر کرد و اوباما نیز همان شب کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد . تقریبا می توان گفت که بازهم مانند توافقنامه ژنو تیم ایرانی مقهور فضاسازی رسانه های غربی شد که این را به وضوح میتوان در صحبت های آقایان ظریف و عراقچی مشاهده کرد  . روز پس از قرائت بیانیه لوزان رییس جمهور حسن روحانی طی گفتگویی زنده از شبکه خبر به تبیین ابعاد این بیانیه پرداخت . همه منتظر بودند تا رییس جمهور در سخنانش اولا جزییات را تبیین کرده و دوما حداقل پاسخی به سخنان شب گذشته اوباما و نیز فضاسازی غربی ها بدهد ولی صحبت های عجیب دکتر روحانی تعجب همگان را برانگیخت . نه خبری از پاسخ به اوباما بود و نه شفاف سازی پیرامون بیانیه لوزان . آنچه که موجب حیرت شد سخنان انتخاباتی رییس جمهور بود .  بله ، روحانی در گفتگویی که برای تبیین بیانیه لوزان آماده شده بود ، فرمودند : امسال سال انتخابات است ! 
بنظر میرسد این صحبت بمنزله ورود رسمی دولت به کارزار انتخابات است و اینکه رییس جمهور در گفتگویی که بنابود صحبت هایی پیرامون مذاکرات داشته باشد ولی انتخاباتی صحبت نمود نشان از این می داد که متاسفانه دولت تدبیر و امید علاوه بر گره زدن معیشت مردم به مذاکرات ، حیات سیاسی خود و نتیجه انتخابات آینده را نیز به مذاکرات گره زده است .
 تبعات این نوع نگاه به اداره کشور و نحوه برخورد با مسائل گوناگون قطعا در نگاه مردم به دولت تاثیر خواهد داشت . مردم از دولت توقع عمل به وعده های اقتصادی را دارند در حالی که چیزی که دراین یک سال و نیم مشاهده می شود خلاف این است .
مساله بعدی
  بخش دیگری از صحبت های رییس جمهور بود ، آنجایی که گفت ما خواهان برقرای ارتباط بی تنش و بی خصومت با همه کشورها هستیم . بنظر می رسدروحانی با این صحبت قصد مطرح کردن خواسته ای را داشته است و آن هم یک پله بالاتر از مذاکره با امریکا ، «رابطه با امریکا» بوده است . رابطه ای که فراتر  از مذاکرات هسته ای باشد  . دولت تدبیر و امید در این مدت توانست با تغییر در تیم هسته ای تغییری جدی را در روند مذاکرات داشته باشد . عملکرد شخص رییس جمهور در سفر به نیویورک (92) و صحبت های به ظاهر تنش زدای وی در مراسم های مختلف نشان از این می داد که دولت هدفی را دنبال می کند . ماه ها گذشت تا اینکه صحبت های اخیر رییس جمهور و نیز توییت های حمید ابوطالبی ( بنظر من ارزش آغاز تعامل ایران و امریکا ، بیش از موضوع هسته ای است ؛ آن را آسان از دست ندهیم ) پرده از یک حقیقت تلخ برداشت ، و آن اینکه دولت تدبیر و امید خواستار روابط گسترده با ایالات متحده است . این سوال مطرح است که کدام مشکل ما با این یک سال و نیم مذاکره حل شده است که برفرض ،  برقراری رابطه می تواند مشکلات مارا حل کند .
به هرحال در این یک سال و نیم مذاکره با کشورهای غربی ، مردم ما تجربه خوبی را کسب کرده اند و آن هم ، غیر قابل اعتماد بود امریکایی هاست . دیگر کسی نمی تواند ادعا کند که مشکل مملکت با مذاکره با امریکا حل خواهد شد . دیدیم که دولت جمهوری اسلامی یک سال و نیم در حال مذاکره است و نه تنها مشکلی حل نشده بلکه دشمنی ها بیشتر هم شده .
 
ودر پایان لازم بذکر است که شاید بشود کسی را که خوابیده است را از خواب بیدار کرد ولی باید گفت کسی که خودش را به خواب زده است را هرگز نمیتوان بیدار کرد !!

 

 


 

 

 


 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۲۰
حمید احدی

خوابِ آشفته ی تفاله های بنی امیه

دوشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۰۱ ب.ظ


 
چند روزی ست که نیروهای نظامی چند کشور عربیِ منطقه با محوریت عربستان سعودی با انجام عملیات های پروازی مواضع انقلابیون یمنی را بارها و بارها بمباران کرده اند .

این طنز تلخ تاریخ است که کشورهای منطقه دربرابر فجایع سگ هار منطقه سکوت می کنند ولی گردنکشی شان دربرابر انقلابیون یمن است . یمنی ها چه بکشند و چه کشته شوند پیروز اند . خون های مردم مظلوم صنعا لکه ننگی ست بر دامن نوادگان یزید بن معاویه . این خون ها نامسلمانی مسلمان نماهای مفلوک را ثابت کرد . این بی همه چیزهای مسلمان نما بار دیگر نامسلمانی خود را ثابت کردند .

سوال اینجاست که آیا این نوادگان ابوسفیان فقط برای شیعیان مظلوم یمن توپ و تفنگ دارند ؟ چرا این " عاصفة الحزم " شان فقط برای مظلومین یمن است ؟ 
براستی این "خادم الحرمین الشریفین" چه جوابی در برابر اقدامات وحشیانه ی خود دارند ؟ 
این حملات ددمنشانه ی آل سعود انسان را یاد کشتار حجاج ایرانی در سال ۶۶ می اندازد . جایی که یارانِ خمینی ، شعار مرگ بر امریکا سر می دادند ، جلادانِ وهابیِ آل سعود صدها ایرانی را در حرم امن الهی به شهادت رساندند ، و امروز نیز شیعیان مظلوم یمن علم مبارزه با امپریالیسم بین الملل برداشته اند و مرگ بر امریکاسر می دهند و بار دیگر این جلادان وهابی افسار گسیخته و بر اینان حمله می کنند .

اُف بر مسلمانی شما ! 
ننگ بر نمازی که در مدینه النبی میخوانید ! براستی چگونه جواب رسول الله را خواهید داد ؟ 
قطعا و بی هیچ شکی شیعیان یمن پیروز اند چرا که حسین بن علی پیروز شد . قطعا خواب آشفته ی این تفاله های بنی امیه تعبیر نشدنی ست .
به امید پیروزی جبهه مقاومت 

ان شا الله

 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۰۱
حمید احدی

هاشمی شکست ؟!

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۳۳ ب.ظ



 پس از جنجال رسانه ای گسترده ی رسانه ها در خصوص انتخابات ریاست مجلس خبرگان ، بالاخره این انتخابات برگزار شد و آیت الله یزدی به این سمت انتخاب  شدند . در این انتخابات که در تاریخ 19 اسفند ماه برگزار شد اقای یزدی با 47 رای دربرابر 24 رای آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست خبرگان رسید .

 حال به چند نکته کوتاه و ضروری در این اتفاق می پردازیم :

 

1 . پس از فوت آیت الله مهدوی کنی ، برخی رسانه های جریانی خاص با القای فضایی غبارآلود ، مساله ی انتخاب ریاست مجلس خبرگان را کاملا سیاسی کرده و  حتی صحبت از باند بازی و اختلاف بین خبرگان مردم می کردند . بنظر می رسید این رسانه ها بیشتر به دنبال تنش و بحران در سطوح کلان مدیریتی نظام اسلامی  بودند . 

 

2 . پس از انتخابات 24خرداد 92 و عدم وحدت جریان های اصولگرایی و پیروزی 7/0 درصدی اعتدال گرایان ، جریان اصولگرایی با بهتِ عجیبی مواجه شد . پیروزی  آیت الله یزدی در انتخابات ریاست خبرگان رهبری بنظر می رسد تا حدی تلخی شکست گذشته را جبران کرد ، چرا که همه بزرگان اصولگرایی در این انتخاب به        اجماع رسیدند تا آقای یزدی را در برابر رقیب سنتی خود یعنی هاشمی رفسنجانی به پیروزی برسانند .

 

3 . مساله آخر هم بازی ِآمدن و نیامدن آقای هاشمی بود که ظاهرا هاشمی رفسنجانی همیشه اصرار خاصی بر آمدن دارد  ! بنظر حقیر ، اما این بار بازی قدیمی  آمدن و نیامدن هاشمی ، یک بازی از پیش طراحی شده بود . هاشمی به درستی می دانست که با توجه به فضای عمومی مجلس خبرگان رای نخواهد آورد . وی و  اطرافیانش شناخت خوبی از مجلس خبرگان داشتند و می دانستند که هاشمیِ 93 رأیی در انتخابات 19 اسفند ندارد ! پس چرا آمد ؟

 پاسخ به این سوال بسیار ساده است . درست یک سال دیگر انتخابات مجلس خبرگان رهبری همزمان با انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد . هدف  هاشمی از آمدن و شکست مصلحتی خوردن این بود که به بیرون خبرگان ، پالسی رو بفرستد که این اشخاص حاضر در خبرگان نباید در انتخابات اسفند 94 رای  بیاورند . نباید اشخاصی روی کار بیایند که در انتخابات 19 اسفند به هاشمی رای نداده اند و به این سادگی ، خبرگان هم به تسخیر اعتدال گرایان ِ متمایل به هاشمی       دربیاید . به هر حال انتخابات اخیر ریاست خبرگان این را نشان داد که وحدت بزرگان اصولگرایی ذیل گفتمان انقلاب اسلامی همواره به پیروزی رسیده است و قطع به یقین  در انتخابات های آتی نیز اگر همین رویه در پیش گرفته شود پیروزی از آن ِ جریان ِ اصیل اصولگرایی خواهد بود .

 

در پایان لازم است به این نکته هم اشاره ای داشته باشیم ، که از ابتدای انقلاب تاکنون تابحال اتفاق نیافتاده که خبرگان مردم درگیر فضاسازی جریان های سیاسی  بشوند ، پس لازم است که رسانه ها و مطبوعات از فضاسازی های زهرآلود پیرامون مجلس خبرگان پرهیز کرده و به فکر مصالح کشور باشند . 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۳۳
حمید احدی

تحقیر می شویم !

جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۰۱ ب.ظ


تَحقیر می شَویم !

پرده اول : ( آذر 92) توهین بی سابقه تاریا کرونبرگ رییس هیات پارلمانی اروپا به هاشمی رفسنجانی در حاشیه دیدار این هیات با آقای هاشمی . در این دیدار پس از ورود آقای هاشمی به محل دیدار ، کرونبرگ حتی از جای خود هم بلند نشد !!!

پرده دوم : ( آذر 92) اهداء جایزه ساخاروف به محکومین فتنه 88 توسط هیات پارلمانی اروپا . در این ماجرا که در سفارت یونان اتفاق افتاد اعضای این هیات هدایای نفیسی را به نسرین ستوده و جعفر پناهی اهدا کردند . 

پرده سوم : ( اسفند 92) دیدار مخفیانه خانم کاترین اشتون با محکومین فتنه . در این دیدار اشتون با نرگس محمدی و مادر ستار بهشتی دیدار و از وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی نمود . 

پرده چهارم ( بهمن 93) دیدار خانم کلادیا روت نایب رییس مجلس آلمان با دکتر عارف و به زبان آوردن سخنان حیرت آمیزی از رفع حصر و انتخابات 88 و وضعیت انتخابات آینده مجلس !!!


بعد از روی کار امدن دولت اعتدال شاهد اتفاقاتی در داخل بودیم که واقعا تاسف برانگیز است . اتفاقاتی که بنظر می رسد با هدف عمل به شعار تنش زدایی می افتد ولی این چه تنش زدایی است که طرف مقابل در خاک ما ارزش ها و اعتقادات ما را تحقیر می کند ! این چه تنش زدایی است که عجوزه ای به خود جرات می دهد اینگونه لجن پراکنی کند !! این چه تنش زدایی است که به مقام رسمی مملکت توهین می شود !! ما در اینجا قصد تخطئه مذاکرات هسته ای  را نداریم ، ولی روی سخن ما این است که بس کنید خوش خیالی و فرو رفتن در ژست غرب دوستی را !! آیا نمی بینید که با وجود مذاکراتی که یک سال و نیم است به طول انجامیده ، غربی هرروز وقیح تر و آشکارا تر در امور داخلی مان دخالت می کنند !! آیا نمی بینید که هر روز پررو تر و باجسارت تر ارزش های مارا لگدمال می کنند !! در اینجا روی سخن ما به ذوب شدگان در غرب است که با خوشحالی تمام هنوز بر طبل توخالی آشتی با غرب می کوبند و چشم خود را بر روی این همه تحقیر بسته اند ! آیا ندیدید جام شیردال تقلبی شان را !! ایا ندیدید که بعد از دیدار روحانی و کامرون ، کامرون چگونه به ما حمله کرد ؟! آیا نمی بینید که چگونه دندان های خود را به حقد و غضب به هم می فشارند ؟! 

لطفا بس کنید این همه خوش باوری را !


پ.ن :خدا رو شکر  کسی مثل  نصرالله رو داره تا هرازگاهی با سخنرانیاش ، احساس عزت پیدا کنیم ...!!!


بعدا نوشت : ضد انقلاب عزیز ، لطفا در حین کامنت گذاشتن نیازی نیست شعور ، شخصیت و ادب خانوادگی تون رو به نمایش بگذارید کامنتهای هجو تایید نخواهد شد!


۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۰۱
حمید احدی

بی شرف ها به بهشت نمی روند !!!

سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۱۰ ب.ظ



در روزگاری که تمام امپراطوری رسانه ای غرب در عزای حوادث پاریس به سوگ نشسته اند و زانوی غم بغل گرفته اند و درست در زمانی که داخلی ها درحال تحلیل اقدامات داعش و سخنان رفراندومیه رییس جمهور و حرکت شاز علی مطهری اند ، درست درهمین برهه یکی دیگر از شیربچه های امام امت در سامرا با خون خود وضوی شهادت گرفت! زمانی که تمامی رسانه ها و شخصیت ها حملات تکفیری ها به مجله فکاهی شارلی ابدو رو محکوم می کنند ، شهید مهدی نوروزی ، این شیرمرد کرمانشاهی جان خود را درراه دفاع از حرم اهل بیت تقدیم کرد ! در دورانی که عده ای گل بدست در جلوی سفارت فرانسه اشک تمساح می ریختند و عمل داعش را محکوم می کردند ، شهیدنوروزی جان خود را فدای اسلام و ایران کرد ! و چه جالب است واکنش این جماعت !! واکنشی برخواسته از کینه و نفرت !! چه بی شرمانه تیتر می زنند "مرگ یکی از حمله کنندگان به ستاد موسوی در سامرا " !! چه وقیحانه از شهادت هموطن خود خوشحال می شوند!!  خودفروختگانی که امروز با داعش همپیمان شده اند !! از یک طرف اقدام داعش در پاریس را محکوم میکنند واز طرفی خوشحال اند که یکی از پاسداران انقلاب توسط داعش به شهادت رسیده !! نفاق مضحک و آشکار این جلبک های غوطه ور در دلارهای کثیف سعودی ها برهمگان واضح شد !! کجاهستند گل بدستان سفارت فرانسه !! کجا هستند کسانی که در سال 88 شعار "جانم فدای ایران" سر می دادند !! کجا هستند مزدورانی که شهید نوروزی را در سال 88 یکی از اعضای حزب الله لبنان خوانده بودند و حالا با شهادت این عزیز ، دروغی دیگر بر دروغ های جنابشان افزوده شد !! دروغی از همان جنس تقلب و شکنجه و تجاوز و الخ ... !! با شهید شدن این عزیز مثل روز روشن شد که جنس داعشی های عراق با داعشی های ایرانی یکی ست !! شهید نوروزی در سال 88 با داعشی های داخلی می جنگید ، در سال93 هم با داعشی های عراق !!  کجا رفته اند کسانی که شعار وطن پرستی می دادند ولی الان به سوراخ موشی خزیده اند !! اف بر شما و اربابانتان !! اف بر اخلاق کثیف رسانه ای تان !! اف بر نوت های قبیحانه ی شما که اینگونه از شهادت پاسداران انقلاب خوشحال می شوید !! لکه ی ننگی دیگر بر دامان شما فرونشست !! این کار مصداق بارز بی شرفی است ، بی شرفی که از طرفی داعش را محکوم نموده واز طرفی دیگر با شهادت پاسداران ، رقص خوشحالی می کنند !! 

به هر حال حال و روز این جماعت روبه راه نیست و دچار یک پارادوکس رسانه ای شده اند ! پارادوکسی که بر خواسته از دیدگاه های باطلشان در حوزه های مختلف است!

ای که چون غنچه به شیرازه‌ی خود می‌بالی 

باش تا سلسله جنبان خزان برخیزد 


۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۲:۱۰
حمید احدی

از راهپیمائی 9 دی تا راهپیمائی اربعین !

يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۲۳ ب.ظ


بسم الله الرحمن الرحیم

5سال پیش ، در چنین روزهایی غم بزرگی کشور را فراگرفته بود ، غمی که ناشی از کینه چندین ساله ی عده ای از سابقون نظام می بود . مملکت روزهای سختی را پشت سر می گذاشت ، خیابانهای تهران چند ماهی هست که رنگ آرامش را به خود نگرفته اند .! مردم ، خسته و خشمگین از جولان ضدانقلاب در تهران اند ، ضدانقلابی که حال باتمام توان به میدان آمده بود تا انتقام انقلاب 57 را از فرزندان انقلابیون بگیرد . ضدانقلابی که از یک دعوای درون حکومتی بهره برداری خود را کرد . دعوایی که میتوانست با عقل و تدبیر برخی خواص آرام شود ، 8 ماه به طول انجامید و کشور را در لبه پرتگاه قرار داد ! روز عاشورا فرارسید ! عاشورای دی ماه 1388 ! عاشورایی به رنگ خولی ها و ابن سعد های زمانه ! عاشورایی به رنگ هتک حرمت عزای ارباب ! عاشورایی به رنگ فتنه و تزویر ! 6 دی 88 لکه ی ننگی ست بر پیشانی مدعیان دروغین خط امام ! همان هایی که مردم را نشناخته اند و هنوز هم در منجلاب جهل خود غوطه ورند ! عاشورا فرا رسید ! هیچ کس فکرش راهم نمی کرد که این جماعت اینقدر قبیح باشند که در روز عزای ارباب رقص و پایکوبی کنند ! هذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان ! خبر کوتاه بود : هلهله ی لشکر ابن سعد در خیابان های مرکزی تهران ...

واینگونه بود تا لکه ی ننگی بر دامن فتنه گران افتاد و جهل و عناد و مستی قدرت، آنان را چنان از خود بیخود کرده بود که لشکر اشقیا را خداجو نامیدند ! پناه می بریم به خدا از شر شیطان ! 

خبر ، به سرعت دهان به دهان می گشت ! مردم آماده انتقام شدند ! قیام آغاز شد ! مردم شهر به شهر به قیام کنندگان پیوستند ! ده ها میلیون نفر به خیابان ها آمدند ! تازه متوجه می شویم معنای کلام پیر خمین را که گفت :

من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده ی میلیونی آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله (ص) و [بهتر از مردم] کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن علی (صلوات الله و سلامه علیهما) می باشند .

طومار داعشیان 88 پیچیده شد همانطور که انتظار میرود طومار داعشیان عراق نیز با راهپیمایی ده ها میلیونی اربعین پیچیده شود!

واین همان معنای عشق است ! عشق به حسین ! 


پ.ن:به زعم خودم متن خوبی از آب درنیومد...

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۱۹:۲۳
حمید احدی

شیخ ساده لوح !

يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۲ ب.ظ


دیروز 29 آذر ، سالگرد فوت آیت الله منتظری بود ، به همین جهت لازم بود ، بازخوانی کوتاهی از نامه ی حضرت امام در عزل ایشون رو داشته باشیم...


لطفا متن رو با دقت بخونید...

بند بند این نامه پند و عبرت داره...

و متاسفانه باید گفت اقای منتظری توصیه امام در عدم دخالت تو امور سیاسی رو نادیده گرفت ...

فَوَقعَ ما وَقع!!!



زمان: ۶ فروردین ۱۳۶۸ / ۱۸ شعبان ۱۴۰۹
مکان: تهران، جماران
موضوع: «عدم صلاحیت برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی»
مخاطب: منتظری، حسینعلی

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای منتظری
با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مسئله مهدی هاشمیِ قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثلِ قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمدالله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود می‌دانید – که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خرابتر می‌کند – با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید:
۱- سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
۲- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
۳- دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
۴- نامه‌ها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان – روحی له الفداء – و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری بنی صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.
سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم.
من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.
من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هرچه هست اوست. والسلام.
یکشنبه ۶ / ۱ / ۶۸
روح الله الموسوی الخمینی

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۳ ، ۱۲:۵۲
حمید احدی